-
پوزش
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 22:12
اعلام میدارد یک فرد بی شعور(پسر عموم! )به وبلاگ بنده تجاوز نموده و اقدام به گذاشتن یک پست مبتذل و ضد اسلامی و غیر انسانی نموده است فردا حسابش را کف دستش میگذارم و از شما پوزش میخواهم! مخصوصا از دختران که با شکیبایی قضاوت زود هنگام نکرده و فحش کشمان نکردند!
-
این آپ خیلی زیاد است!!!!!!
دوشنبه 22 اسفندماه سال 1390 20:41
میخواستم یه اپ بلند بکنم که تهش بگم آیپد دارم دیدم حالش نیست ایها الناس من آیپد 2 دارم !
-
زندگی من!!!
شنبه 20 اسفندماه سال 1390 19:56
سلام اومدم بگم که چقد عوض شدم این چند وقته ساده بگم از اون پسر مثبت درس خون تبدیل شدم به یه پسر منفی به تمام معنا مثال1:دیگه تو مدرسه نماز نمیرم تو دستشویی قایم میشم با بر و بچ!!! مثال2:درس مرس هیچی تو خونه که خوابیم تو کلاسم نمیزارن بخوابیم برا همین یه کار جدید اختراع کردیم آی پاد زیر میز fruit ninja بازی میکنیم...
-
بازگشت
سهشنبه 16 اسفندماه سال 1390 16:00
سلام! همگی خوبند من دوباره برگشتم نه به خدا این دفعه دیگه قول میدم بابا دلم پکید انقدر هیچ جا درد و دل نکردم تو این وقت خیلی فکرا کردم که میخواستم بگم ولی راستشو بخواین هیچکدومش یادم نیست ولی یه فکری کردم میخوام فایلیایی که خیلی دوست دارم و زندگیمو عوض کرده مثل یه آهنگ فیلم موزیک ویدیو و... رو بزارم برا دانلود فقط...
-
خوب که چی؟؟؟؟؟
شنبه 10 دیماه سال 1390 18:40
سلام همه خوبین؟ منظورم کسایی هستن که موندن گله مندم این چه وعضشه رضا وایساده که وبلاگشو داد به یکی از این پسر خجسته ها خانوم کلاخه هم که اصن رفت رسولم که... خدا!!! ولی بازم خوبه بعضی ها موندن اونم چه موندنی والا عسل خانوم که هی میاد گرد گیری سعیده خانوم که زده تو کار فلسفه متنای آی کیو بالا مینویسه آقای پشکو(هیچوقت...
-
دبی
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 15:16
-
چرا اینترنت؟؟؟؟؟
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 13:11
-
ممنونیت
دوشنبه 14 شهریورماه سال 1390 21:50
رضا جون دوست داریم رضا جون دوست داریم رضا جون دوست داریم خیلی خیلی دوست داریم شاعر:مرلین-پسر تنها سلااااااااااااااااااام این پست مخصوص رضا(رضای ایستاده رو میگم که میخواد بترکونه نه مینیماله )دوست عزیزم است که با دادن این هدر بالایی به ما کمک کرد که قالب جالبی داشته باشیم ممنون ازش برای رضا نوشت:رضای عزیز به دلیل گنده...
-
خبر مهم
دوشنبه 14 شهریورماه سال 1390 12:21
اینجناب اعلام میدارد که به دلیل نزدیک شدن به مدرسه ها ممکن است کمی رو به دیوانگی و خلی برود کسایی که وبلاگ قبلیمو دیدن میدونن خلاصه اینکه پست های بعدی رو زیاد جدی نگیرید ممنون از همکاری که تا حالا داشتید مدیریت خیلی خیلی محترم
-
بی فرهنگا
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 23:35
آدم تا دو دقیقه میخواد تو اینترنت بگرده به انحراف کشیده میشه بابا سرچ میکنی عکس همه ی عکسایی که میاد بالا ی 18 ساله والا چیه منحرفا اعصابم نداریم اصن ---------------------------- هر شخصی که بتواند یک هدر زیبا برای این وبلاگ ما جور کند یه جایزه ی عالی پیش من داره
-
آب را گل نکنید(۱)
شنبه 5 شهریورماه سال 1390 22:47
آب را گل نکنید مگه مرض دارید خوب
-
gym
پنجشنبه 3 شهریورماه سال 1390 12:32
وای نه نه وای نه نه دارم میمیرم از تارموم تا نوک انگشت پام درد میکنه فرضشو بکنین من رفتم باشگاه دارم میمیرم عضله هام درد میکنه (البته اگه چیزی مونده باشه) یارو جلسه اول فرستاد از این دستگاه ها که هی باید زور بزنی بعد یه وزنه از اون ور بلند میشه دیشب خوابم نبرد از درد دیگه عصبانی نیستم اصن چون مردم
-
بد خیلی بد شدیدا بد
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 12:12
چیه به خدا من نمیدونم کدوم خری کلاس تابستونه رو راه انداخت باید عین جادوگرا بسوزونیمش آخه کدوم انسان ساعت یک ظهر که داره آتیش میباره میره کلاس زبان(من ) تازه عصرم باید برم باشگاه لاغر شم آخه چرا باید لاغرشم نوموخوام نوموخوام و همچنان اعصاب ندارم اصن بعدا اضافه شد به نوشت:این ترم افتادم ایت واز وزی گود
-
face book
سهشنبه 1 شهریورماه سال 1390 14:05
چیه این فیس بوک به خدا اصلا به چه درد میخوره خب میری همینجور اسمتو میگی از سیر تا پیاز زندگیتو میگی خب بعدش چی میخوای چه غلطی بکنی چیه بابا اه اعصاب نداریم اصلن
-
اصغر!!!!!!
یکشنبه 30 مردادماه سال 1390 21:57
تارزگیا دارم فکر میکنم اسمم خیلی جواد شده همه دارن تو گویش یه ۲۰ تا عرفان تو کلاسمون هست میخوام اسممو تغییر بدم یه اسمی که تو همستام هیشکی نداشته باشه مثلا اصغر اکبر غضنفر اونوقت هرکی بگه مثلا اصغر فقط ما دستمون میره بالا چه حالی میده
-
مینیمال!!!
جمعه 28 مردادماه سال 1390 13:35
سلام اقا اعلام میکنم اینکه این زیره کپی پیستی است لطفا نپرسید مینیمال نویسی سبکی بوده است که تا پیش از به وجود آمدن وبلاگ جایی در ادبیات نوشتاری نداشته است... متاسفانه هنوز هم تعریف کامل و استانداردی برای این سبک وجود ندارد. مهمترین نکته در مینیمال نویسی، پیام و هدف است...باید مشخص کرد که چه پیام و هدفی را به خواننده...
-
کلاس زبان
پنجشنبه 27 مردادماه سال 1390 17:13
-
اعلامیه
سهشنبه 25 مردادماه سال 1390 22:26
سلام بعد از نظر سنجی این جناب از بینندگان میخواهم اعلام کنم که بنده گزینه ی پنج و یک رو به زودی در تاریخ ۲۷و۲۹ مرداد اپ خواهد کرد با رمز قبلی که اگه کسی نمیدونه بگه تا براش بفرستم و همچنین به خودم تبریک میگم که قسمت شب نوشت را راه اندازی کردیم توضیحاتش باشه برای بعد برای را حت بودن دوستان عزیز هر وقت اپ کردیم از شکلک...
-
آپ تهرانی
سهشنبه 18 مردادماه سال 1390 19:12
سلام خوبین نه خوب نیستم الان تهرانم اون آپ گنده ای که میخواستم بکنم رو نتونستم بکنم چون براش باید تنها باشم چه میشه کرد باید منو ببخشید چون حوصله نداشتم آپام رو هم انبار شده برا همین میخواستم نظر سنجی که من بعضی هاشو بگم البته این موضوعات همه رمز دارن فقط دو تاشو انتخاب کنید وتو نظرات بگین ممنون 1-مصاحبه ی امام محمد...
-
داداشی
یکشنبه 9 مردادماه سال 1390 15:15
امروز یکی به من گفت که مرد آهنی فوت کرده درسته یکم دیره که این خبرو بدم ولی چه کنم عجب خر تو خریه یارو اومده راحت با چاقو مرد به این مهمی رو کشته آخه این چه وضعیه اونم از ماجرای خمینی شهر که همه میدونین چیه تازه چند روز پیش گفتند که ما گفتیم پرا مجلس لهب لعب هست گفتیم بریم حسابشونو برسیم تا از این کارا نکنند تجاوزم که...
-
تسلیت
جمعه 17 تیرماه سال 1390 18:52
همین الان خبر پیدا کردم که پدر رسول (دوست عزیز وگرامی من)فوت کردند و من با تمام وجود به ایشان تسلیت میگویم و امیدوارم که بتوانند این حادثه ی ناگوار را تحمل کنند به مناسبت این غم جانگسار این نوار بالای وبلاگ را میزنم تا ابراز هم دردی کنم برای تسلیت به وبلاگ خودش برین لینگش کردم اگر هم دوست داشتین یک فاتحه برای پدر دوست...
-
در نظرات پست اول خودتونو معرفی کنید تا رمز بدم(به همه میدم)
جمعه 17 تیرماه سال 1390 18:18
-
اولین پست
چهارشنبه 15 تیرماه سال 1390 23:48
سلام این اولین پست وبلاگ من است امیدوارم با هم لحضات خوشی داشته باشیم من خودم هم اصولا وبلاگ شاد دوست دارم ولی نمی دونم چرا تازگی ها از زندگی خسته شدم میدونم میدونم هر جا بری همین حرفو میزنن ولی من واقعا این حس رو دارم احساس میکنم به کسایی اعتماد کردم که نباید میکردم میدونید هیچ وقت فکر نمیکردم روزی انقدر غمگین بشم...